به آغوش من باش
چهارشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۶:۴۸ ب.ظ
نگاهت نکردم که آتش نگیرم
بلایی کشیدم که عبرت بگیرم
کلامی زمهرت نشان از محبت
نگویی به من تا برایت بمیرم
چنانم که خواهم تو را در کنارم
غمت چاره ساز است به عشقت اسیرم
چو خواهم دلت را گدایم به مهرت
چو خواهی دلم را به شاهی کبیرم
ندانم که یارم جفا از که آموخت
وصالت ندیدم مرا کن تدبیرم
بجویم وفایی صفایی ز یارم
بسی خار در پا که هجرت مسیرم
شبم بی سحر شد دلم در به در شد
به حسرت بمیرم که دلتنگ و پیرم
سرابی که دیدم تو بودی تو بودی
به آغوش من باش من خود کویرم
(تنها با یک کلیک همراه ما باشید)
**منتظر حضور سبزتان هستم**
۹۶/۰۴/۲۱
متاسفانه ما نتونستیم نگاه نکنیم، نگاه کردیم و آتش گرفتیم :)