پاییز را پایایانی نیست
يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۱۳ ب.ظ
این بار که پاییز شود
درست در روزی که می دانی
راس ساعت پنج، منتظرباش که من می آیم
این بار که پاییز شود
می آیم و تمام زردی ها را، تک تک برگ ها را
با معجزه ی نگاه سبز ،بهاری خواهم کرد
این بار که پاییز شود
منتظر باش ، بمان کنار بی برگی ها
رویای بهار می شوم، در خواب ناز درخت ها
تو بخواب با آن ها که من می آیم
این بار که پاییز شود
قلبم می تپد از دیدن تو، مثل لحظه ی رسیدن بهار
انگار نه انگار که همان پاییز است
پس از آن هر بار که پاییز شود
سالگرد مهرمان را در مهر، در هیاهوی یک روز بارانی
هم نوا با خش خش برگ درخت، رنگارنگ تر از این همه رنگ
سالگرد کوچ من به قلب تو، کوچ تو به قلب من
این بار نه که تنها با هم، جشن می گیریم
این بار که پاییز شود
قراری را که امروز، راس ساعتی که می دانی
شاهدمان این همه برگ است را یادمان باشد
نکند این بار که پاییز شود
باز هم مثل هر سال یادت برود
افسوس که برگ ها نیستند شهادت بدهند
همه را تو زیر پا له کرده ای
باز هم پاییز همان پاییز دلتنگی است
پاییز قلب تو را پایانی نیست
۹۶/۰۴/۱۱
منطقِ پاییز
مثل بی منطقیِ زنی ست
که وقتی دارد از زندگی مردی می رود
موهایش را رنگ می کند.
کامران رسول زاده