کاش مرگ اختیاری بود!
دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۴۷ ب.ظ
بعد ندیدن تو، دنیای من بی رنگ بود
زندگی یک شهر باکوچه های تنگ بود
عمر من شاهد تکرار بی اختیار ثانیه ها
قلب من، بی تفاوت تر از سنگ بود
شبم بیدار، بدون رویایی برای فردا ها
روز بیهوش از جنبش بی قرارآونگ بود
حرف هایم قدیمی بوی کهنگی می داد
دلم در تدارک انتقام و جنگ بود
عشق یک واژه ی بی روح و بی معنی
سه حرفی خاک خورده ی فرهنگ بود
آفتاب، خاکستری و سرد و بی مهر
سکوت مطلق سازهای بی آهنگ بود
پوچی را با نبودنت کشیدم به رخ ماه
بی تو تنها چاره اش، باختن رنگ بود
کاش می دانستی که از زمان رفتن تو
تمام وجودم، بی تو گوش به زنگ بود
اندکی می ماندی پس از شروع طوفان
شاید سهم من، سایه های سیاه مرگ بود
۹۶/۰۳/۲۲
زودتر از من بمیر
تنها کمی زودتر
تا تو آنی نباشی که مجبور است
راه خانه را تنها باز گردد!!
راینر کنسه
برگرفته از bonbaste-ordibehesht.blog.ir