گذر از کنار دلت که تقدیر بود
کاش حرف های تو بی تاثیر بود
عاشق شدم و گفتم دوست دارم
رفتی چه زود و گفتن من دیر بود
از بی وفایی تو کابوس شد رویا
بیچاره دل ساده که پیشت گیر بود
صحبت تو همه مکر و نیرنگ و فریب
زود باورم شد عشقت بی تقصیر بود
صد بار خواستم از نگاهت بگذرم اما
نشد چون پای چشمم به زنجیر بود
یادگاری جای مانده از تو تنها
قاب خالی شده از تصویر بود
عقربه ها ی خسته بعد از رفتنت
روی ساعتی که رفتی بی تغییر بود
موهای خرمایی که دوست داشتی
نیستی که ببینی چه سفید و پیر بود