معلّق
سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۰۹:۴۶ ب.ظ
تو همان تکیه گاهى که یک عمر در نبودنت بین آسمان و زمین معلّقم
همان ساحلِ امنى که بارها در آغوشت دل به دریا زده ام
همان سایه ى خنکِ ظهر تابستانى که آسایش تنى
همان همسفر روزهاى سخت و شب هاى پر درد
تو براى من همانى که باید باشى .
دلم تنگ سکوت هایى است که میان کلامت مى کنم
تا صدایت را در مشام زنانه ام مزه مزه کنم...
۹۷/۰۹/۲۰