دریغ از یک لحظه بی تو...
سه شنبه, ۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۴۷ ب.ظ
چه کنم تمام عمر من، تکرار
توست
چشمان ترم هنوز عزادار توست
در لحظه های بی تودمادم اسیر
دلم ثانیه شمار یک نگاه توست
گم شدم در تو، من بی تو غریب
آتش سینه تا ابد تب دار توست
ای که در تاریکی نجوا می کنی
آفتاب آسمان، روشن ز توست
عمری است که پلک روی پلک
نرفت
خواب هم بیدارمانده درانتظار
توست
هر دمی که می رود به سوی
درون
بازدمش در دل گرفتار توست
پیش از تو دلم در خیال خود
خرم
خرابی دلم از لرزه ی دیدار
توست
کجا روم، که ببینمم، تا آرام
شوم
که آرامشم مدت هاست بیمار
توست
۹۶/۰۳/۰۹