دل که راضی به رضایت خدا تا تو رضایی
جمعه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۰۲ ق.ظ
تو همانی که دلم پیش تو آرام بگیرد
نفسم تازه شود درد دل اتمام بگیرد
همه حاجات که شد کنج دلم بی سر و سامان
چو پناهی ز رضا دید سرانجام بگیرد
من که با بغض زدم مهر سکوتی به لبانم
در کنارت باز اشک آید و مادام بگیرد
اندر آن شور و هیاهو که در آن صحن و سرا هست
کفر را چاره چه باشد مگر اسلام بگیرد
تو مرا ضامن و شافی تو مرا باز دعا کن
چه نیازی به دلم هست که احرام بگیرد
به خدا گفتم اگر قسمت من باز تو باشی
شوق دیدار تو غم را ز رخ ایام بگیرد
چشم من تا به حرمِ پاک تو افتاد گریست
چو دلم باز شکست و اشک همگام بگیرد
چو مرا درد نهانی به دلم هست همیشه
تو شفا بخش مرا تا که التیام بگیرد
اگرم راز دلم را گله کردم به تو گفتم
حاجتش را که دلم باز به هنگام بگیرد
دل که راضی به رضایت خدا تا تو رضایی
شد و هر شب به دعایی کمک از امام بگیرد
تقدیم با عشقی خالصانه به امام خوبی ها با تمام کاستی ها باشد که مقبول افتد.
۹۶/۰۵/۱۳