زیر و زِبر کن
يكشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۹:۳۴ ق.ظ
یارت چو نیامد تو از این یار حذر کن
یا رنج بکش ناله مکن باز خطر کن
دلبر که ز دلداده خبر هیچ ندارد
اى باد صبا بى خبران را تو خبر کن
پروانه شدى شمع نبود از چه بسوزى
پرواز کن از سوز زمستان تو گذر کن
در شهر وفا نیست دلت خوش به چه باشد
دل بر کَن و از شهر به یکباره سفر کن
لبخند زنى چون به لبت چاره نباشد
باید که غم از ریشه بزد فکر تبر کن
یارى که ز دل رفت دگر باز نیاید
امکان وصالش تو ز اندیشه به در کن
پایان قصه ها همه شیرین نباشد
فرهاد در آغاز قصه صرف نظر کن
صد تیر زند عشق که بر عاشق شیدا
یا عشق رها کن همه یا سینه سپر کن
دل هم که چو شب تار شده ماه ندارد
برگیر غبار از دل و شب را تو سحر کن
عمرى است در اندیشه ى فردا تو نشستى
امروز تو برخیز و جهان زیر و زبرکن
در روز عاشوراى حسینى التماس دعاى ویژه دارم براى سلامتى همه ى مریض ها
۹۶/۰۷/۰۹
یارى که ز دل رفت دگر باز نیاید
امکان وصالش تو ز اندیشه به در کن
عمرى است در اندیشه ى فردا تو نشستى
امروز تو برخیز و جهان زیر و زبرکن
بیت های فوق العاده قشنگی بود!!!!