نسل کشى دل هاى مهربان
جمعه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ب.ظ
اى دل تو چه شهرى عجیبى هستى
که از تو هیچ راه فرارى نیست
تمام کوچه هاى تو بن بست است
دیوارهاى تو
به اندازه ى شعور و احساس پروانه بلند است
هیچ عابرى از کوچه هاى تنهایى تو
نمى گذرد
رویاى آواز پرندگان تو
هنوز در قاب عکسى
روى دیوارهاى احساست
در نطفه خفه شده است
هیچ چراغى روشن نیست
خبرى از زندگى نیست
تو اسیر حصار عشقى هستى
که به دور خود کشیده اى
و کسى به ملاقات تو نمى آید
اما
تو هر روز پشت آن حصار ها
در توهم خورشیدى که نیست
منتظر باور کدام عابرى
که سایه هاى وهم او را
از افق هاى دور ببینى
باور کن شهر تو خرابه اى است از پس تاریخ
بر جاى مانده از جنگ هاى خونین
باور کن تو قربانى نسل کشى دل هاى مهربان شده اى
اى شهر تاریک
تو معناى روشن دل مردگى هستى
۹۶/۰۶/۱۷