نقطه پایان سر خط ...
چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۴۱ ق.ظ
غمت جانسوز و عشقت جان گداز است
خدایا تو دانی چه کس چاره ساز است
صبوری در این عشق من پیشه کردم
چو دانم که هجران زمانی دراز است
نگاهی ز مهرت به چشمت ندیدم
نگاهم پر از مهر جانا مجاز است
صدا کن مرا در سکوتم چو برزخ
سکوتم چو فریادِ دل، دل نواز است
گذرِ دل ز مرداب تنها چه سخت است
گهی دل به پستی گهی در فراز است
دلم را که گفتم کنارت بماند
بسی دل به نیاز و بس دلِ تو ناز است
بگو عیبِ من را چه باشد که دیدم
رقیبم کنارت شبی یکه تاز است
تو وقتی بیایی که من هم بمیرم
که مرگم چو این زندگی حقه باز است
چو وصالت مرا بود مشکل غمی نیست
خداوندِ عالم خودش کارساز است
نگو چشم را باز دار از خیالش
که رویایِ من پر از رمز و راز است
۹۶/۰۵/۰۴