پوچ تر از پوچم
چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۹ ب.ظ
تنم رنجور و دلم خسته از حادثه هاست
حادثه هایی که گذشته و تلخ گذشته
و عواقبش ادامه دارد
روی آینده هم که غبار نشسته
اگر سکوت کنند همه
چه کسی پاسخ گوی درد بی دواست
تمام لذت خواب عدم آگاهی از بیداری است
چه کسی می گوید خواب زیادی خوب نیست
خواب دوست داشتنی ترین فراموشی دنیاست
من که می خواهم بقیه ی عمرم را
در خوابی شیرین باشم تا در بیداری تلخ
وقتی قدرت تغییر تقدیر را ندارم
یهتر همان که شاهد تغییرات اجباری نباشم
بهتر است آرزو نکنم چون نمی توانم
زندگی آوار آرزوهای محال است
که پس لرزه اش نا کامی است
انسان تنها عابر این گذرگاه وحشتناک است
که نامش زندگی و مرامش
غیر قابل پیش بینی, هیجان انگیز و غم انگیز
این احساس پوچی است که بر همه چیز سایه انداخته
حتی بر عشق که صبوری بر فاصله هاست
بخشید که تلخ نوشتم همیشه که حال آدم خوش نیست وقتی هم هست واقعی نیست بازم معذرت می خوام
۹۶/۰۳/۲۴