دِلا تا کی ...
يكشنبه, ۲ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۵۰ ق.ظ
دلا تا کى تو در غفلت بمانى
شوى محزون تو در محنت بمانى
بیا خورشید را در آشِنا بین
چرا شب ها تو در غربت بمانى
چو یارت نور باشد پس سزا نیست
که بى یارت تو در ظلمت بمانى
مقامت دل که در هفت آسمان است
بگو تا کى در این هجرت بمانى
تو چون پروانه در سجده سفر کن
اگر خواهى که در رکعت بمانى
تو در پرواز هر دم عاشقی کن
بسوزان جان که با عشقت بمانى
چو آیینه که شد در بند صورت
نشاید بند آن صورت بمانى
چو آیینه تو خود بینى ندارى
تلاشى کن بر آن خصلت بمانى
حکایت ها شد از آن حسن یوسف
شنیدى چون تو در حسرت بمانى
تو مى دیدى اگر آن حسن یوسف
نه در صورت که در سیرت بمانى
که یوسف را خدایش پادشه کرد
ز حکمت ها تو در حیرت بمانى
اگر دانى خدا حکمت بداند
تو راضى هم به هر حکمت بمانى
شوى محزون تو در محنت بمانى
چرا شب ها تو در غربت بمانى
که بى یارت تو در ظلمت بمانى
بگو تا کى در این هجرت بمانى
اگر خواهى که در رکعت بمانى
بسوزان جان که با عشقت بمانى
نشاید بند آن صورت بمانى
تلاشى کن بر آن خصلت بمانى
شنیدى چون تو در حسرت بمانى
نه در صورت که در سیرت بمانى
ز حکمت ها تو در حیرت بمانى
تو راضى هم به هر حکمت بمانى
۹۶/۰۷/۰۲