پرچم صلح من موهای سفید من است
سه شنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۳۸ ق.ظ
دنیا من تسلیم نمی شوم
باز مرا به غم دچار کن
ترکش های درد را نثار این جان کن
به مرگ بگو با شتاب بیا
برای این زندگی کمی ایثار کن
دنیا من از جان گذشته ام
تهدیدی به گرفتن جان مکن
من آماده باش رو به قبله ام
فکر گرفتن جان پیش از وقت کن
سنگری نیست من را اما
روزها خاکریزهای خنده های ریا
تنها پناه من است
به قلب من شب ها که تنهایم
قصد شبیخون کن
دلم زخمی شد از بی رحمی دوستان
گرچه دشمنی، رحمی کن و گاهی
بر روی دل اندکی شادی را مرهم کن
با لشکر اشک به چشم حمله کن اما
هرگز سخن از عقب گرد با فرمانده ی بغض مکن
آن زمان که یار مرا نیمه جان رها کند
بیا مردانگی کن و من را
با تیر آخر، خلاص کن
پرچم صلح من موهای سفید من است
تا زمانی که پیر نشدم
هیچ خیال آتش بس مکن
دنیا تو هرگز در سرزمین رویا
سرزمین شدنِ ناشدنی ها
در پس چشمان بسته از خستگی بیداری ها
چشمت را خیره به دیدن کابوس مکن
۹۶/۰۵/۱۰